اینجا ایرانه!

برخی مداحان امسال به شکل عملی به جریانهایی که میخواستند با پروژۀ نزاع ملتگرایی یا امتگرایی شکاف اجتماعی ایجاد کنند پاسخ دادند.
اینجا ایرانه!
عصر کشاورزی – چند شب قبل، وقتی از تحریریه بیرون آمده و راهی منزل شدیم، کمی نزدیکتر از یکی از خیابانهای اصلی شهر، نور قرمز ماشینها چشممان را میزد. کمی جلوتر صدای طبل و سنج میآمد. وقتی گوش تیز میکنی، صدای چاووش دسته را هم میشنوی. دیگر از «یَل اُمّالبَنین» نمیخواند و صدا چیز دیگری میگوید: «در روح و جان من، میمانیای وطن.» انگار مداحی محمود کریمی است که دارد در خیابان پخش میشود. جلوتر که رفتیم، پرچم ایران و عَلَم حسین بن علی (ع) لابهلای درختان خودشان را نمایان میکنند. معلوم نیست چند خیابان از چند شهر دیگر به پیروی از کریمی، قطعه «ای ایران» را بازخوانی میکنند. چند روز قبل مجموعه گزارش و یادداشتهایی نوشتیم مبنی بر اینکه کار محمود کریمی در روز اول محرم، آغازگر یک جریان خواهد بود، البته اگر جامعه مذهبی حواسش به اتفاقات جمع باشد. از واکنش مداحان، هیئتهای محلههای مختلف تهران و شهرستانهایش مشخص است که پیام ریشسفیدان مداحی تهران به محلهها رسیده و اتفاقی که باید، رقم میخورد.
با این همه، خواندن از میهن روی منبر هیئتها تنها محدود به تهران نشد و کمکم شعرهایی با مضمون وطن، رزم برای میهن و رجزخوانی خوانده و در صفحات مجازی پخش شد. هیئتها کمکم متوجه شدند که خواندن از ایران را باید در دستور کار قرار بدهند و هیئت نمیتواند در نسبت با اتفاقات رقمخورده در سطح کشور، بیتفاوت بماند.
آثار خلقشده طی چند روز اولیه محرم، باعث شده بخشی از سخنرانیهای هیئتهای مذهبی و قطعات خواندهشده، مربوط به وطن باشد. چند وقت قبل در گفتوگویی با حبیب احمدزاده، او حرف درستی زد و گفت: «اسرائیل و آمریکا یک اشتباه مهلک انجام دادند و آن هم این بود که نزدیک به محرم به مملکت حمله کردند. مردم منتظر بودند مصداقی برای عاشورا پیدا کنند و آنها خودشان مصداق دست مردم دادند.»
موضوع این است که میشود با مفهوم عاشورا، یک به یک اتفاقات مقاومت ۱۲ روزه را مربوط به اتفاقات محرم دانست و همین موضوع باعث میشود، مدل عزاداری در محرم امسال تفاوتی جدی با محرمهای سالهای قبل کند. در شرایط کنونی حتی روضهها هم مصداق پیدا میکند و خواندن از کربلا دیگر اهل روضه و غیر آن را نمیشناسد. خواندن از علیاصغر دیگر آنقدر غیرقابلفهم نیست وقتی به سنگ قبر یاران قاسمیان دوماهه نگاه میکنیم. حالا خواندن از ایران در هیئت، نه از فرم بیرون میزند و نه از محتوا. اتفاقاً هر کاری جز این انجام شود، غلط است و درک اشتباه از دستگاه حسینی.
امروز وقتی میخواستیم شروع کنیم به جمع کردن واکنش هیئتهای مذهبی، با خودمان میگفتیم باید چند شعر تقویمی را کنار هم قرار بدهیم که صرف رفع مسئولیت خوانده شده و درنهایت یک یا دو بار هیئتها خوانده میشوند و بعد در میانه روضه و سوز کربلا گم میشوند. اما حالا از هر هیئت واقعی و باغیرتی اسم ایران شنیده میشود.
«اینجا ایرانه» از کرمان
نور قرمز را روشن کردهاند. کرمان تابستانها شبهایش خنک میشود، اما تب هیئت امام حسین (ع) خاموش نمیشود. مجتبی رمضانی روی منبر ایستاده و میخواند: «اینجا ایرانه! سرزمین شیرانه.» میاندار مجلس کف میکوبد و جمعیت یکصدا میگوید: «به به!» حالا سینهزدنها هم قوت گرفته، رمضانی میخواند:
«اینجا خاک اسطورههای دورانه/ خاک آرش، کوروش، رستم دستانه/ خاک چمران و باکری و دورانه/ اینجا ایرانه».
مداح روی شانه پرچم ایران را انداخته و شاید این اولین باری است که یک مداح در هیئتش پرچم ایران بر شانه اجرا میکند. رمضانی ادامه میدهد:
«پشت سر کشور من دعای سلمانه/ این مردم پناهشون امام رضا (ع) جانه/ حالا دیگه حرف از دشمن ایرانه/ بسمالله هر کس که مرد میدانه».
حالا دیگر رمضانی به سراغ ادبیاتی میرود که پس از شهادت قاسم سلیمانی، جریان پیدا کرده است.
«ما زیر حرف زور نمیریم تا ابد/ وقت مبارزه است بگو یا علی مدد».
جمعیت با «مولا مولا» دم میگیرد و سینهزدنها شدت پیدا میکند. رمضانی ادامه میدهد:
«یا قاهر العدو یا والی الولی شیعه آماده پیکاره/ یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی (ع) کشور حیدر کراره».
حالا رمضانی پرچم را از روی دوش برمیدارد و روی هوا میچرخاند:
«پرچم کشور من دست ابوالفضل علمداره/ معنای قدمتیم آریایی هستیم/ وقت نبردها کربلایی هستیم/ فارغ ز هر شعار بگو یا علی مدد/ با هر قوم و تبار بگو یا علی مدد/ تا آخرین نفس بمون پای پرچمت/ ایستاده در غبار بگو بگو یا علی مدد».
حالا که شعر به آخر رسیده است، نیاز است جمعیتی که به شور رسیدهاند دوباره با یک شعر دم بگیرند. شعری که باید آشنا باشد، رمضانی میخواند: «ای لشکر صاحبزمان آماده باش آماده باش/ بهر نبردی بیامان آماده باش، آماده باش».
شعر را مبین رستمیان خوانده است و حالا مجتبی رمضانی بالای منبر با این شعر شوری در مردم به راه میاندازد. شعر تمام آنچه را که باید دارد. در نهایت میهنپرستی است. هم از ادبیات طیف ملیگرا استفاده شده و هم از طیف انقلابی. او میداند چطور از حسین (ع) بخواند.
از تهران بنیفاطمه با یک مهمان ویژه میخواند: «اینجا حسینیۀ ایرانه»
در میان مداحان تهران اکثریت واکنش نشان دادند و به خیل افرادی پیوستند که از پیوند میان ایران و حرکت حسینی گفتند و با نام ایران سینه زدند. بنیفاطمه هم در هیئت ریحانه الحسین، در میان سیل جمعیت، حضور پیدا میکند. بنیفاطمه شعر را روبهروی صورت میگیرد و میخواند: «اینجا حسینیه ایرانه.»
بنیفاطمه سر تکان میدهد و انگار خودش هم از این کلمات حظ کرده است. ادامه میدهد: «ایرانِ اباعبدالله.» حالا جمعیت هم یکصدا میگویند: «به به!» گوشه دیگری از جمعیت هم عدهای نشستهاند و میگویند: «ایوالله حاج مجید.» بنیفاطمه با یکی دو ثانیه مکث میخواند:
«عمریست نخوردیم همه… جز نان اباعبدالله/ شهیدان ما…جوانان ما… به قربان اباعبدالله/ میمانم به پای پرچمت/ میسوزم ز داغ ماتمت/ هزار مثل من به فدای یک شب محرمت».
بنیفاطمه بین مردم شوری به راه انداخته و حالا هر بار که نام ایران کنار نام اباعبدالله قرار میگیرد، صدای به به مردم بلند میشود. حالا تمام این حال و هوا برای گوشهای از مراسم است. در گوشه دیگر، بنیفاطمه مهمانی را به روی صحنه دعوت میکند.
شب سوم محرم در تهران شب حضرت رقیه است و مهمان این مراسم هم یک دختر. دخترِ شهید محمدرضا لاجوردی، کسی که در حملات اسرائیل به شهادت رسیده بود. ریحانه لاجوردی روی سن میآید و کنار بنیفاطمه قرار میگیرد. بنیفاطمه میگوید عرض تسلیت داریم خدمت خانوادههای شهدا. حرف بنیفاطمه تمام نمیشود که ریحانه میگوید: «تسلیت نه! تبریک!» بنیفاطمه حرفش را قطع میکند و میگوید: «آفرین! میدونید که اصلاً توی این چند مدت گریه نکرده!» بنیفاطمه میپرسد: «چرا گریه نکردی ریحانه؟» دختر که عکس پدر را در دست گرفته میگوید: «چون…، چون اسرائیل خوشحال میشد.»
از مشهد امیرکرمانشاهی میخواند: بایست
امیر کرمانشاهی چند روز پیش از شروع محرم، شوری را آماده میکند به مناسبت مقاومت ۱۲ روزه مملکت. در هیئت انصارالحجّه عَجَّلَاللهفَرَجَه هم اجرایش میکند. جمعیت یکدست سیاه پوش هیئت، با حیدر حیدر گفتن کرمانشاهی سینه میزنند، بیتوقف. کرمانشاهی میخواند:
«به رغم سیلی امواج صخرهوار بایست/ در این مقابله، چون کوه استوار بایست/ خلاف گوشهنشینان و عافیتطلبان/ تو در میانه میدان کارزار بایست/ نه مثل قایق فرسودهای کناره بگیر/ نه مثل طفل هراسیدهای کنار بایست/ در این زمانه بدنام ناجوانمردی/ به نام نامی مردان روزگار بایست/ بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر/ به انتظار نشستی به انتظار بایست».
بعد از پایان هر بیت حیدر حیدر گفتن جمعیت بلند میشود و حالا رمز «حیدر» شده، رمز مقاومت ملت. کرمانشاهی در کنار روضهها و مداحیها از مقاومت میخواند. درست است که مشهد صدای حمله اسرائیل را چندان نشنیده، اما در تمام این مدت دلهای مردم از گوشه گوشه ایران، با هر موشکی که از ایران شلیک میشد رمز یا امام رضا (ع) را زمزمه میکرد.
نقطۀ دیگری از تهران حنیف طاهری میخواند: ایران سراپا حاضر است
گره خوردن ادبیات عاشورا و مقتل با ادبیات ملی و میهنی از نکاتی است که میانه مداحیهای عاشورایی-دفاعی در میانه مداحان چرخیده است. این ادبیات که تازه در محرم امسال متبلور شده در آثار مختلفی از مداحان تهران و شهرهای مختلف دیده میشود. شاید مهمترین ایرادی که میشود گرفت، عدم شعرخوانی به لهجهها و زبانهای مختلفی است که در کشور وجود دارد. با این همه همین که ادبیات مقاومت در اشعار ملی و میهنی قرار بگیرد، اتفاق مهمی است که در کشور رخ داده است. حنیف طاهری در مجلس شب دومش میخواند:
«این بانگ هل من ناصر است/ ایران سراپا حاضر است/ فردا به امید خدا/ پایان قوم کافر است/ نحن ناصر الولی حیدر حیدر/ هر کداممان یلی حیدر حیدر/ در میان معرکه میزنیم نعره که/ یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی/ یا قاهر العدو، یا والی الولی/ یا مرتضی علی».
انگار خواندن به جز از حیدر کرار در این مراسم، درست نیست. پیوند خواندن از امیرالمؤمنین اولین بار نیست که در میان هیئات به راه میافتد، اما در موقعیت کنونی، خواندن از امیرالمؤمنین یک معنای دیگر میگیرد و رجز خواندن با نام علی سادهتر است.
مهدی رسولی با چند اثر رجز میخواند
مهدی رسولی به رجزهایش معروف است و میداند چطور از حیدر کرار و حسین بن علی (ع) بخواند. در یکی از شبهای هیئت زنجان او در میانه جمعیت میخواند: «به پا خیزیدای مردم که وقت سوگواری نیست/ ندارد بهرهای از زندگی آن خون که جاری نیست/ به پا خیزید! باید بغض را در زخم حل کردن/ که جنگ است و نباشد فرصت زانو بغل کردن/ محرم آمده خون میچکد از زلف پرچمها/ محرم آمدهای عاشقان، از آن محرمها/ محرم آمده بر شیشه شب سنگ میکوبیم/ و ما بر طبل ماتم نه! به طبل جنگ میکوبیم».
یا در سرودهای دیگر مهدی رسولی میخواند:
«ولاتهنوا با قدرت بگو/ ولاتحزنوا با صلابت بگو/ ما ولله برتریم/هایای یهودیان! / ما از نسل حیدریم/ با مؤمنان بگو این فتح نهایی است/ یعنی در احد ما در راه خیبریم».
ادبیاتی، چون خیبر، رجز مستقیم برای اسرائیل و ارتباط میان تاریخ اسلام و اتفاقات اخیر از ادبیاتی است که حالا در کشور پخش شده و موجش راه افتاده. با این حال مهدی رسولی بغض ملت را که برای فرزندانشان است، درک کرده و اتفاقاً برای همین بغض میخواند و آن را بدل به حماسه میکند. هنگامی که شاعر بگوید با قدرت و با صلابت بگو یعنی میداند که غمی وجود دارد. آنچه که بنیفاطمه با آوردن ریحانه لاجوردی به مجلسش میآورد و آنچه مهدی رسولی در هیئت ثارالله زنجان انجام میدهد، نشان از یک یکپارچگی میان دو هیئت دارد که شاید چندصد کیلومتر با هم فاصله داشته باشند، اما متن و محتوایشان یکی است. یکی با گفتن از امیرالمؤمنین این تفکر را شرح و بسط میدهد و دیگری با گفتن از فرزندان امام حسین (ع).
در بابل و لنگرود هم از بذر محبت ایران و شهدا میخوانند
با چندصد کیلومتر فاصله گرفتن از زنجان و رسیدن به بابل باز هم در هیئت امام حسین (ع) صحبت از ایران و حسین بن علی و شهداست. محمدرضا بذری که به روضهاش برای شهدای مدافع حرم خانطومان شناخته میشد، پای پرچم ایران را به هیئتش باز کرد و پرچم اسرائیل را به کودکان مجلس داد تا با موشکهایی که با کاغذ میسازند با پرچم رژیم جعلی زورآزمایی کنند. در گوشه دیگری از مراسم هم بذری دوباره روضه شهدای خانطومان را برای شهدای وطن میخواند. در مراسم شب اول محرم هیئت یا فاطمه الزهرای بابل هم تابوت شهدای حمله تروریستی را آورده و حالا همهچیز برای محرم آماده میشود. محرمی که عزاداری در آن با تابوت خانواده ذاکریان آغاز میشود. خانوادهای که تمام اعضای آن از از پدر و مادر گرفته تا دو دختر خردسال و نوزاد خانواده یعنی فاطمه و زهرا هم در میانشان هستند. محمدرضا بذری دوباره روضه شهدای خانطومان را میخواند. روضهای مازنی که زبان مادر شهداست.
در لنگرود هم ابوذر روحی، از ایران و مقاومت میخواند و پرچم ایران در مراسمش دیده میشود. روحی که در این مدت با سرودهایش پای ثابت مراسمهای مختلف بوده، حالا هم در مجلس روضه اباعبدالله گفتن از شهدا و ایران را فراموش نکرده است.
سیدامیر حسینی زیر پرچم حیدر کرار از ایران میگوید
سیدامیر حسینی با آنکه چند کیلومتری از تهران فاصله دارد، اما هیئتش از هیچکدام از اتفاقات تهران عقب نمانده. هیئت لواء حیدر کرار که پای ثابت جانباز مدافع حرم است یکی دیگر از مکانهایی است که خواندن از ایران را در مراسم به راه انداخته. او در هیئتش میخواند:
«ایران! شعله خشم تو گرفت آسمان/ ایران! دست اباالفضل تو را سایهبان
ایران ایران ایران بمان جاودان/ ایران ایران ایران بمان در امان
نسل سرداریم از نسل سلیمانی/ در کنار هم در این معرکه میمانیم».
مردم نام ایران را که از زبان حسینی میشنوند میگویند: «ای جانم» و با شور و شوق نام ایران را فریاد میکشند. حالا هیئتها جلوتر از باقی جاها ایران را در زبانهایشان میچرخانند. حالا به نظر میرسد دشمنان این خاک باید به دنبال این باشند که مقابل هیئات مذهبی بایستند و جلویش را بگیرند، چون به نظر میرسد موج راهافتاده خواندن از وطن و پیوند دادن آن با کربلا قطعاً درون مرزها باقی نمیماند و با آمدن اربعین این موج به عتبات هم کشیده میشود و در پیادهروی نجف به کربلا پرچم حسین (ع) و پرچم ایران دیگر فرقی با هم نخواهند داشت.
مسئله اینجاست که ادبیاتی در کشور دارد شکل میگیرد که در چند سال اخیر نظیرش را کمتر دیده بودیم. اتفاقی که به نظر میرسد در ادبیات آیینی اثری جدی بگذارد. با این حال هنوز نیاز است تا شاعران و مداحان بیشتر قلمفرسایی کرده و بتوانند از حماسه ۱۲ روزه و نام شهدا بیشتر در تولیداتشان استفاده کنند. همانطور که در دهه ۶۰ هم نام شهدا به سرعت پایش را در اشعار مداحان باز کرد و بخشی از تاریخ معاصر کشور را ساخت.
تاریخ روز به روز و به سرعت در حال رقم خوردن است و قطعاً تولیدات هنری که شکل میگیرند، بخشی از تاریخ هنری این بازه زمانی مملکت را میسازند. مشخصاً اگر نتوانیم آنچه را که در حال حاضر تولید میکنیم با کیفیت با اشعار غنیتر عرضه کنیم آثار تاریخمصرف پیدا میکنند و با واقعهای جدید از یادها میروند. با این همه به نظر میرسد با شوری که در سرتاسر کشور به راه افتاده و حجم تولیداتی که هر روز به مرحله انتشار میرسند، خیلی زود در هر هیئت و در هر روز یک مطلب از ایران و یک مطلب از حسین خوانده شود. کمااینکه در روزهای اخیر، از مشهد تا کرمان و از بوشهر تا زنجان، از ایران خواندند و تلاقی این دو حماسه (محرم و مقاومت ۱۲ روزه) را فراموش نکردهاند.
منبع: فرهیختگان
برچسب ها :محرم
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰