کد خبر : 72468
تاریخ انتشار : شنبه 20 اردیبهشت 1404 - 7:34

محسن ممبنی؛

جنگ نرم علیه کشاورزی ایران؛ از شایعه تا تخریب برند ملی

جنگ نرم علیه کشاورزی ایران؛ از شایعه تا تخریب برند ملی

محصولات کشاورزی ایران سال‌هاست هدف تبلیغات منفی قرار گرفته‌اند که با ادعاهای بی‌اساسی مانند نیترات در هندوانه، اعتماد مصرف‌کنندگان جهانی را نشانه رفته است. ضعف در مدیریت رسانه‌ای و دیپلماسی اقتصادی مؤثر، این چالش را به بحرانی جدی برای صادرات تبدیل کرده است.

محسن ممبنی، عصر کشاورزی – سال‌هاست که محصولات کشاورزی ایران هدف تبلیغات منفی قرار گرفته‌اند و این مسئله اکنون به چالشی جدی برای صادرات تبدیل شده است. ادعاهایی نظیر وجود نیترات در هندوانه‌های ایرانی، گرچه ممکن است در ابتدا شایعه‌ای ساده به نظر برسند، اما در واقع بخشی از رقابتی پنهان برای تضعیف جایگاه ایران در بازارهای جهانی‌اند. این قبیل تبلیغات، در ظاهر نقدهایی ساده‌اند، اما در عمل به مثابه ابزاری در یک جنگ اقتصادی طراحی شده‌اند که هدف آن تخریب اعتبار محصولات ایرانی و محدود کردن سهم کشور در تجارت بین‌المللی است.

محصولاتی مانند هندوانه، پسته، خرما و کیوی با وجود کیفیت بالای خود، همواره با رقابت شدیدی از سوی کشورهایی چون ترکیه، چین و مصر روبه‌رو بوده‌اند. این رقابت اکنون با تبلیغات منفی آشکارتر شده؛ تبلیغاتی که اغلب با هدایت رسانه‌های قدرتمند، تلاش دارند اعتماد مصرف‌کنندگان خارجی را نسبت به تولیدات ایران سست کنند. متأسفانه ضعف در پاسخگویی سریع و مدیریت رسانه‌ای از سوی ما، باعث شده این حملات اثربخش‌تر عمل کرده و بر بازارهای صادراتی‌مان تأثیر بگذارند.

در چنین فضایی، تبلیغات منفی چیزی فراتر از شایعات معمولی هستند. آن‌ها ابزارهایی در جنگ نرم اقتصادی‌اند که نه‌تنها کیفیت محصولات ایرانی را زیر سؤال می‌برند، بلکه ذهنیت مصرف‌کنندگان جهانی را نیز هدف قرار داده‌اند. از ادعاهای بی‌اساس درباره وجود آفلاتوکسین در پسته تا باقی‌ماندن سموم شیمیایی در دیگر محصولات، این هجمه‌ها با هدف تضعیف برند ایرانی و کاهش سهم ما در بازارهای جهانی طراحی شده‌اند.

با این حال، مسئله فقط در سطح شایعات نمی‌ماند. مشکل اصلی، نبود یک نظام منسجم برای مدیریت بحران‌های رسانه‌ای است. ما بارها در برابر این حملات دیر واکنش نشان داده‌ایم و فرصت‌های ارزشمندی را از دست داده‌ایم. استانداردهای کیفی داخلی نیز، هرچند قابل قبول‌اند، اما گاه آن‌قدر با معیارهای جهانی همخوانی ندارند که بتوانند به‌تنهایی سپری در برابر این حملات باشند.

با وجود همه این چالش‌ها، این تهدیدها می‌توانند به فرصتی برای تحول تبدیل شوند. جنگ تبلیغاتی علیه کشاورزی ایران باید زنگ هشداری باشد برای بازنگری در ساختارهای تجاری، دیپلماسی اقتصادی و رسانه‌ای کشور. اگر ضعف‌ها را برطرف کنیم و لایه‌های دفاعی قوی‌تری برای برند محصولات کشاورزی‌مان ایجاد کنیم، نه‌تنها می‌توانیم این هجمه‌ها را بی‌اثر سازیم، بلکه قادر خواهیم بود سهم بیشتری از بازارهای جهانی به دست آوریم.

بازسازی اعتبار محصولات ایران، به دیپلماسی اقتصادی فعال‌تری نیاز دارد. سفارتخانه‌ها و تیم‌های تخصصی باید بتوانند در برابر هر ادعا یا حمله رسانه‌ای، واکنش سریع و مستند ارائه دهند و اعتماد کشورهای مقصد را با گفت‌وگو جلب کنند. در کنار آن، تجهیز آزمایشگاه‌های داخلی و ارائه گواهی‌های معتبر جهانی می‌تواند تصویر مثبتی از کنترل کیفیت و سلامت محصولات ایرانی به نمایش بگذارد.

در نهایت، ابزار اصلی این رقابت، رسانه و روایت است؛ چیزی که رقبایی چون ترکیه و چین به‌خوبی از آن بهره می‌گیرند، در حالی که ما هنوز جایگاه مؤثری در این میدان پیدا نکرده‌ایم. تولید محتوای علمی، کمپین‌های اطلاع‌رسانی بین‌المللی و استفاده از رسانه‌های معتبر جهانی، می‌تواند روند تبلیغات منفی را متوقف کند و حتی به فرصت تبدیل شود.

این نبرد آسان نیست، اما غیرممکن هم نیست. اگر هماهنگی بین نهادهای اقتصادی، تجاری و رسانه‌ای شکل بگیرد، می‌توان از این بحران عبور کرد. حملات تبلیغاتی می‌توانند محرکی باشند برای اصلاحات اساسی، ارتقاء استانداردها و تثبیت جایگاه جهانی کشاورزی ایران.

اعتماد مصرف‌کنندگان جهانی، ارزشمندترین سرمایه ماست؛ سرمایه‌ای که تنها با شفافیت، کنترل کیفیت و روایت‌سازی حرفه‌ای می‌توان آن را حفظ و تقویت کرد. اگر با رویکردی هوشمندانه به میدان بیاییم، این جنگ رسانه‌ای می‌تواند به سکوی پرتابی برای کشاورزی ایران در بازارهای بین‌المللی تبدیل شود.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.