چند نکته از سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی در «شب خوزستان»؛؛
زوال فضیلت در عصر شتابزدگی؛ هشداری برای آینده ایران


نویسنده: هادی خوش سیما
کتاب، بهمثابه «سرعتگیر» بر سر راه سقوط جامعه
دکتر نعمتالله فاضلی، نویسنده و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در محفل فرهنگی «شب خوزستان» و آیین امضای کتاب «الفبای زندگی؛ خواندن و نوشتن بهمثابه زیستن» در شهر کتاب اهواز، به موضوعی پرداخت که جوهره آن را میتوان در یک تأمل فلسفی یافت: «دست متفکّر». دستی که خالق است؛ خالق کلماتی که در ژرفای اندیشه و ضمیر انسان میجوشد و در جویبار کلمات جاری میشود. کلماتی که زیربنای توسعه و زیست مسالمتآمیز در جهان امروز است؛ امری که از تعمق، تفکر و بالندگی سرچشمه میگیرد: نوشتن.
این همان غایتی است که «راغب اصفهانی»، حکیم و ادیب قرن پنجم، چنین به تصویر کشیده است: «نوشتن، زبانِ دست است». این دستِ زبان وقتی به یک پدیده همگانی بدل شود، زمینهساز جامعهای بالنده خواهد بود و اینگونه است که «دست میاندیشد» و اندیشیدنِ دست و جاریشدن کلمات، به یک فضیلت تبدیل میشود. فضیلتی که ۹۰۰ سال پیش حکیم عمر خیام در نوروزنامه با تعابیری گیرا در باب قلم و خاصیت «او»، آن را چنین ستوده است: «فضیلت، نوشتن است. فضیلتی سخت بزرگ که هیچ فضیلتی بدان نرسد، زیرا که وی است که مردم را از مردمی به درجه فرشتگی رسانَد».
خیام نوشتن را نه صرفاً یک فضیلت، بلکه همان ذات فضیلت میداند؛ فضیلتی که توان دگرگونسازی را در خود نهفته دارد. چنین جامعهای، آراسته به فضیلت نوشتن، با برافروختن شعلههای آگاهی، بهسوی توسعه گام برمیدارد؛ «همچون شمعی که با سوختن روشنایی زاید». این سوختن، شکوفایی انسان است در مسیر خوانا و نویسا شدن؛ مفهومی که دکتر فاضلی، نویسنده کتاب الفبای زندگی، در شب فرهنگی خوزستان با تأکید بر مدرسه و نقش آن در ارتقای جامعه بهمثابه یک «سرعتگیر» بر سر راه سقوط، مطرح کرد؛ نهادی که با اثرات پیدا و پنهان خود میتواند جامعه را از سقوط نجات دهد.
زوال فضیلت در عصر شتابزدگی
اما آنچه امروز مشاهده میکنیم، رنگباختن این فضیلت است. در عصری که شتابزدگی، سطحینگری، و آشفتگی حاصل از شبکههای اجتماعی، تعمق و تمرکز را به حاشیه رانده است، «توانایی تغییر» از ما ربوده شده است. این توانایی حاصل دستِ متفکر و ثمره فضیلت نوشتن است، همان فضیلتی که در نوروزنامه قرنها پیش به آن اشاره شده است: «نوشتن» و سواد عمیق.
یونسکو در تعاریف جدید خود، انسان خوانا و نویسای امروز را کسی میداند که توانایی «تغییر معنادار» از آموختههایش داشته باشد؛ به عبارتی، گذر از سطح و رسیدن به عمق؛ از «پایه دون به پایه بلند»؛ همان مفهومی که خیام به «فرشتگی» از آن تعبیر کرده است. از مرتبت همین نوشتن است که «دست را به زینت انگشتری و مهر بیاراستند». اگر نوشتن و خواندن به چنین تغییری نینجامد، میشود «شبه سواد»؛ شبه سوادی که این روزها فراوان دیده میشود.
فاضلی در سخنان خود در شب فرهنگی خوزستان به این شبه سواد و مدرکگرایان امروزی اشاره کرد که نهتنها توانایی این تغییر بنیادین را ندارند، بلکه سواد پایه خواندن و نوشتنشان هم لنگ میزند: «کسانی که حتی استاد دانشگاه میشوند، اما هنوز خوانا و نویسا نیستند.» این هشدار با آمارهای رسمی نیز همراستا است: بنا بر گزارش معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش منتشر شده در خبرگزاری مهر، ۴۰ درصد دانشآموزان مهارتهای پایه سواد را بهدرستی کسب نمیکنند.
هشداری برای آینده ایران
این فقر یادگیری نتیجه سیاستگذاریهای نادرست در نظام آموزشی است. در عصری که سواد به معنای «توانایی تغییر» تعریف شده، این آمار هشدار است برای آینده جامعه ایرانی؛ جامعهای عاری از یک «فضیلت» با انگشت اتهامی به سمت نهاد مدرسه و آموزش عالی. جامعهای کمعمق و شتابزده با ۹ میلیون بیسواد مطلق و نزدیک به ۱۱ میلیون کمسواد. در یکقلم آن، ۱۴ هزار کودک بازمانده از تحصیل در خوزستان و درعینحال، خیل کسانی که مدرک دارند؛ اما در تعریف جدید یونسکو از باسوادی نمیگنجند و «خوانا و نویسا نیستند» و عاری از تعمق.
آنچه فاضلی در «الفبای زندگی» آورده و در سخنان خود در شب فرهنگی خوزستان، مطرح کرد، هشدار جدی برای جامعه است: «این جمعیت بیسواد و کمسواد و خیل مدرکگرایان، نقشی تعیینکننده در تداوم توسعهنیافتگی کشور دارند». وضعیتی دشوار و پیچیده که «انسانها را از دنیای امروز به حاشیه پرت میکند و فرودست میسازد». فرودستانی که محصول غفلت از یک فضیلت هستند: پرورش و آموزش عمیق در جامعه. مسئلهای که در نهایت، توسعه کشور را با چالشهای جدی روبهرو خواهد کرد.
پرورش تفکر انتقادی و تعمیق اندیشه
ترویج کتابخوانی، بازنگری در نظام آموزشی، تقویت سواد واقعی و آموزش الفبای زندگی، پرورش قدرت تفکر و تعمیق یادگیری در نهادهای آموزشی از راهکارهایی است که میتواند این چالشها را برطرف کرده و جامعه را به سوی آن فضیلت، که سرچشمه دانایی و اندیشیدن است، هدایت کند. برگزاری محافل فرهنگی نظیر شب خوزستان با موضوع کتاب، نشستهای نقد و برسی کتاب و …. اتفاق مطلوبی است که به پرورش تفکر انتقادی و تعمیق اندیشه در جامعه منجر شود. این محافل بهعنوان بستری برای تبادل ایدهها و گفتگوهای سازنده، میتوانند فضایی ایجاد کنند که در آن افراد از سطح به عمق حرکت کرده و مهارتهای خواندن، نوشتن، و تفکر تحلیلی خود را تقویت کنند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰