به گزارش عصر کشاورزی، به نقل از گجتنیوز، از شکار طعمه گرفته تا یافتن جفت و دوری از شکارچیان، توانایی درک بوها برای بقای گونههای جانوری اهمیت حیاتی دارد. اما اینکه کدام جانور در این زمینه برتری مطلق دارد، سوالی است که پاسخ به آن چندان ساده نیست.
بهترین حس بویایی متعلق به کدام حیوان است؟
ماتیاس لاسکا، جانورشناس و متخصص تواناییهای حسی در دانشگاه لینشوپینگ سوئد، میگوید که حدود ۵.۸ میلیون مولکول بو وجود دارد و هر یک از این ترکیبات میتوانند در کنار یکدیگر، مجموعهای تقریباً بینهایت از ترکیبات بو ایجاد کنند. به گفته لاسکا: «با توجه به اینکه تنها بخش بسیار کوچکی از این ترکیبات تا به حال با هیچ گونهای مورد آزمایش قرار گرفتهاند، هرگونه ادعای کلی درباره اینکه گونه A حس بویایی بهتری از گونه B دارد، از نظر علمی فاقد اعتبار است.»
بخشی از دشواری ارزیابی قدرت بویایی حیوانات، به پیچیدگی مطالعه حس بویایی بازمیگردد. تاکنون تحقیقات در زمینه بویایی در مقایسه با بینایی، شنوایی، چشایی یا لامسه عقبتر ماندهاند. برخلاف سایر محرکهای حسی، بوها بهراحتی قابل اندازهگیری یا کنترل نیستند؛ آنها بهصورت غیرقابل پیشبینی در هوا پراکنده میشوند، در آب رفتار متفاوتی دارند و از نظر خواص شیمیایی تنوع چشمگیری دارند.
با این حال، پژوهشگران به سرنخهایی جالب درباره اینکه کدام گونهها ممکن است بویاترین باشند، دست یافتهاند. یکی از این سرنخها، شمار ژنهای گیرنده بویایی است؛ توالیهای DNA که پروتئینهایی را در بینی کدگذاری میکنند و به مولکولهای بو متصل میشوند.
در مطالعهای که در مجله Genome Research منتشر شده، محققان تعداد ژنهای گیرنده بویایی در چند گونه پستاندار را شمارش کردند و مشخص شد که فیل آفریقایی با داشتن ۱,۹۴۸ ژن در صدر قرار دارد. در مقایسه، انسانها تنها دارای ۳۹۶ ژن هستند، سگها ۸۱۱ ژن دارند و موشهای صحرایی ۱,۲۰۷ ژن. این موضوع منطقی است، چرا که فیلها از حس بویایی فوقالعاده خود برای یافتن غذا، شناسایی اعضای خانواده، تشخیص شکارچیان و نیز تعیین زمان محدود آمادگی جفتگیری استفاده میکنند.
با این حال، این بررسی ژنتیکی تنها ۱۳ گونه پستاندار را در بر میگرفت و گونههایی مانند خرس را شامل نمیشد؛ حیوانی که به صورت غیررسمی به داشتن بویایی قدرتمند معروف است. معیاری دیگر برای سنجش قدرت بویایی در اندازه پیاز بویایی نهفته است؛ بخشی از مغز که وظیفه پردازش بوها را بر عهده دارد.
به گزارش مطالعهای دیگر که در ژورنال International Journal of Morphology چاپ شده، سگها که به توانایی استثنایی در ردیابی بوها شناخته میشوند، دارای پیاز بویایی بهمراتب بزرگتری نسبت به انسانها هستند. در میان پرندگان نیز لاشخور بوقلمونی در رأس قرار دارد؛ پرندهای که از قدرت بویایی خود برای شناسایی لاشهها از فواصل دور بهره میگیرد.
با این حال، آیا داشتن پیاز بویایی بزرگتر واقعاً به معنای حس بویایی قویتر است؟ طبق یک بررسی، تعداد نورونها در پیاز بویایی در میان گونهها صرفنظر از اندازه آن تقریباً ثابت است، و این موضوع استفاده از اندازه بهعنوان معیار بویایی را زیر سوال میبرد.
توان بویایی همچنین میتواند از طریق شناسایی بوهای خاص سنجیده شود. توبیاس آکلز از آزمایشگاه دینامیک حسی و رفتار در دانشگاه بن آلمان، میگوید که موش کیسهدار آفریقایی در این زمینه توانمند است. این موشها آموزش میبینند تا مینهای زمینی را شناسایی کرده و حتی توانایی تشخیص سل در بیماران انسانی را با بهرهگیری از حس بویایی خود دارند.
شبپره نر یکی از بهترین حس های بویایی را دارد
فراتر از مهرهداران، شاید این عنوان به شبپره نر تعلق گیرد. به گفته گابریلا وولف، عصبشناس رفتاری در دانشگاه کیس وسترن در کلیولند: «شبپرهها در حساسیت بویی، قهرمان مطلق به شمار میروند.» شبپره نر میتواند جفت خود را از فاصلهای تا حدود ۴.۵ کیلومتری تنها با شناسایی فرومونهای ماده بیابد. او افزود: «در برخی موارد، یک نر قادر است تنها یک مولکول فرومون را که از ماده ساطع شده، تشخیص دهد. هیچ حس بویی از این دقیقتر وجود ندارد.»
کوسهها نیز از حس بویایی بینظیری برخوردارند که بسیار حساستر از انسانهاست و در فرآیند شکار و جفتگیری نقش کلیدی دارد. برخی گونههای آن قادرند مواد شیمیایی را در آب با غلظتی به کوچکی یک در ۱۰ میلیارد شناسایی کنند. با این حال، ادعای رایج مبنی بر اینکه کوسه میتواند تنها یک قطره خون را در اقیانوس شناسایی کند، به گفته موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک، افسانهای بیش نیست.
هرچند انسانها دارای گیرندههای بویایی بهمراتب کمتری نسبت به سگها هستند، اما در تشخیص برخی بوهای مرتبط با میوهها عملکرد بهتری دارند. لاسکا توضیح داد که این بوها برای حیواناتی مانند سگ که گوشتخوار هستند، از نظر رفتاری اهمیت چندانی ندارند، اما برای ما پستانداران نخستینتبار، نقش رفتاری مهمی ایفا میکنند. بنابراین، او معتقد است که توانایی شناسایی یک بوی خاص، بیشتر وابسته به اهمیت رفتاری آن بو برای گونه است تا ساختار ژنتیکی یا عصبی حیوان.
آکلز نیز نظر مشابهی دارد. او میگوید: «بهجای انتخاب یک گونه بهعنوان قهرمان بویایی، توصیف دقیقتر آن است که هر گونهای در زمینهای خاص تخصص دارد و حس بویایی آن بر اساس جایگاه بومشناختیاش شکل گرفته است.»
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰