تصویر خبرساز شاپور ساسانی در تهران؛ چرا نتانیاهو به جای امپراتور روم زانو زده است؟

نبرد سوم ایران و روم در زمان شاپور یکم ساسانی یکی از سرنوشتسازترین نبردهای ایرانیان با رومیان به شمار میرود.
تصویر خبرساز شاپور ساسانی در تهران؛ چرا نتانیاهو به جای امپراتور روم زانو زده است؟
۱۳:۳۷ – ۲۶ تیر ۱۴۰۴
عصر کشاورزی– این روزها در خیابانهای تهران، بنرهایی نصب شده که با الهام از نقش رستم، صحنه تاریخی زانو زدن امپراتور روم در مقابل شاپور یکم ساسانی را بازآفرینی میکند؛ با این تفاوت که به جای والریانوس، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در برابر شاهِ ساسانی نقش بسته است. همزمان، تصویر تکی شاپور یکم با چهرهای پرصلابت بر بسیاری از نقاط شهر دیده میشود. این تصاویر بار دیگر یاد این پادشاه تاثیرگذار را در افکار عمومی زنده کرده است. بازگشت تصویر شاپور ساسانی به فضای بصری تهران فرصتی است برای بازخوانی پیروزی او در برابر امپراتور روم. اما شاپور ساسانی، یا دقیقتر شاپور یکم، که بود و چرا چنین جایگاه برجستهای در تاریخ ایران دارد؟
شاپور ساسانی، یا دقیقتر شاپور یکم، دومین پادشاه از دودمان ساسانی بود که پس از پدرش اردشیر بابکان، بنیانگذار این سلسله، به تخت نشست. او از حدود ۲۴۰ تا ۲۷۰ میلادی بر ایران حکومت کرد و از برجستهترین شاهان ساسانی به شمار میرود. قلمروی ایران در زمان شاپور بسیار گسترش یافت و از شرق تا هند و از غرب تا بینالنهرین و ارمنستان را دربر گرفت. او شهرهایی، چون گندیشاپور (در خوزستان کنونی) را بنیانگذاری کرد که بعدها به مراکز علمی بزرگی تبدیل شدند.
شاپور اول در دوران سلطنت خود سه بار با امپراتوری روم وارد جنگ شد. جنگ دوم ایران و روم با انعقاد صلحنامهای بین شاهپور و فیلپ قیصر روم به سال ۲۴۴ به پایان رسید و به موجب این معاهده قیصر روم ارمنستان را به ایرانیان واگذار کرد، که پیروزی بسیار بزرگی برای ساسانیان به شمار میرفت.
نبرد سوم ایران و روم در زمان شاپور یکم ساسانی یکی از سرنوشتسازترین نبردهای ایرانیان با رومیان به شمار میرود، چه در این جنگ شاپور، والریانوس امپراتور روم را به اسارت گرفت و این برای نخستین بار در تاریخ روم بود که امپراتوری در میدان جنگ شکست خورده و زنده اسیر میشد. آرتور کریستن سن، ایرانشناس دانمارکی، در کتاب خود با عنوان «ایران در زمان ساسانیان» درباره این نبرد مینویسد:
«در سال ۲۶۰ والریانوس امپراتور روم که شخصا عهدهدار جنگ بود، هزیمت یافت و به دست ایرانیان گرفتار شد. شاهنشاه خود را در آن موقع سلطان مشرق و مغرب میدید… سرنوشت والریانوس معلوم نیست. قدر متقن این است که در اسارت جان داد و گویا وفات او در شهر گندیشاهپور واقع شد. روایات مورخین رومی از قبیل لاکتان سیوس و سایرین در باب بدرفتاری پادشاه ایران با امپراتور قابل تردید است. به موجب روایات شرقی شاهپور او را مجبور کرد که در ساختمان سد نزدیک شوشتر کار کند… به هر حال احتمال قوی میرود، که شاهنشاه ایران اسیران رومی را در ناحیه گندیشاهپور و شوشتر مستقر کرده باشد.» (۱۳۶۸، صص ۳۱۲-۳۱۱)
شاپور در کتیبه شاپور واقع در کعبه زرتشت، رسما اعلام کرده که با دست خود امپراتور روم را به اسارت درآورده است. «.. و در آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس قیصر بود (شد) و والریانوس قیصر را، خودم، با دستهای خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان، سناتوران، و فرماند [هانی]که در سر (رأس) آن سپاه بود، همه را دستگیر کردم و به پارس هدایت کردم (آوردم)»
تصویر زانو زده امپراتور روم در مقابل شاپور
شاپور شرح پیروزی خود را بر والریانوس در چند جا حجاری کرده است، ازجمله نقش رستم، و دو نقش در کوه شاهپور. کریستن سن در تفصیل تصویر نقش رستم مینویسد:
«شاهنشاه همواره فرامیرسد. اسبش دست را برداشته است. بر فراز تاج کنگرهدار شاه گوی منسوج… به قدری بالا رفته که مجبور شدهاند در حاشیه سنگ برای جای آن نیمدایره بتراشند. انتهای ریش انبوه مجعد او در حلقه فشرده شده است. گیسوی مجعد شاه در پشت سر نمایان است؛ بر پشت او نوارهایی، که جزء لباس سلطنتی است، با چینهای متوازی نمودار است؛ شاه نیمتنه تنگی پوشیده و شلوار او به روی ساق چین خورده است. شاه گردنبند و گوشواری دارد و راست بر زین مرصع نشسته با دست چپ قبضه شمشیر را گرفته و دست را به علامت بخشایش به جانب والریانوس، که در مقابل وی زانو زده، دراز کرده است. امپراتور هنوز تاج برگ غار بر سر دارد، عبای رومی بر پشت او در اهتزاز است و معلوم میشود که با کمال عجله شتافته است، تا خود را به پای شاهنشاه بیفکند. در کمال خشوع زانوی راست را خم کرده و زانوی چپ را بر زمین تکیه داده و هر دو دست را به سوی شاه دراز کرده و امان میخواهد. در کنار او شخصی ایستاده که او نیز لباس رومی پوشیده است. بنا بر حدس… این شخص کوردیاس دشمن قیصر است. این نقش از بهترین نقوشی است که از صنعت ساسانیان باقی مانده است. اشخاص این تصویر از فرط زیبایی و جذابیت گویی زنده هستند. صورت یک نفر ایرانی که سر و دست خود را به رسم احترام بلند نگاه داشته، در پشت اسب پادشاه نمایان است. در زیر او کتیبه به زبان پهلوی دیده میشود که به مرور زمان ضایع شده است؛ و گویا این صورت را بعد در روی سنگ کندهاند. نظیر این تصویر را با مختصر تغییری در نزدیکی شهری، که شاهپور اول به نام شاپور در مغرب استخر بنا نهاد میبینیم.» (۱۳۶۸، صص ۳۱۲ و ۳۱۳)
منبع: خبرآنلاین
برچسب ها :تاریخ ایران
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰